پنجشنبه شب !
آگوست 22nd, 2013
از پنجره بيرون را نگاه مي كنم جاي سوزن انداختن نيست و همه پياده رو مملو از ماشين هاي جور وا جوري هست كه امشب آمدند تا از پارك نزديك خانه ما استفاده كنن! الان ساعت از 1 نصف شب گذشته و دود اگزوز پيكاني كه راننده اش هي داره بهش گاز ميده از پنجره وارد اتاق ميشه و …
ارسال شده در دستهبندی نشده | نظرات (0)